زمانی بورس رونق میگیرد که مدیریت اقتصادی توسط بخش خصوصی وجود داشته باشد؛یعنی شاهد باشیم که انتقال مدیریت از دولت به بخش خصوصی توانسته فضای کسبوکار شرکتها و بازار آنها را تغییر دهد و بهرهوری در آن شرکتها بهبود یابد. اگر این اقدام رخ دهد، بورس دیگر جزو جداییناپذیر از اقتصاد خواهد بود، جایگاه خود را پیدا میکند و اقتصاد از بانک محور بودن به سمت بورس محور بودن حرکت میکند. به نظر این شرایط، ایده آل است و میتواند در آینده به وجود بیاید. موارد مذکور بخشی از دیدگاههای یکی ازتحلیلگران جوان وصاحب اندیشه بازار سرمایه به شمار میآید. برای بررسی برخی از مشکلات فعالان بورسی و مسائل پیش روی بازار سهام، فرصتی فراهم شد نظرات ایمان مقدسیان، معاون عملیات بازار شرکت کارگزاری امینآوید را جویا شویم.
شرکتهای کارگزاری با چه مشکلاتی روبهرو بوده و برای رفع آنها چه پیشنهادی میدهید؟
گاهی نهاد ناظر، انتظاراتی از شرکتهای کارگزاری دارد که با اختیارات آنها متناسب نیست. به عنوان مثال سیستم آنلاین طوری تعریف شده که در برخی موارد، دسترسی و اختیاراتی که دارند، از سیستم یک معامله گر حرفهای مجهز تر است. شرکتهای کارگزاری در یک فضایی قرار گرفتند که عملا تعداد کاربران آنلاین روبه افزایش است و کارگزاریها هم در قبال کارهایی که آنها انجام میدهند، نمیتوانند مسئولیت صددرصدی را قبول کنند. همچنین برای اعطای کاربری آنلاین، سازمان شرایط ویژه و خاصی را در نظر نگرفته است؛ یعنی افرادی که با حداقل مدرک تحصیلی دیپلم به ما مراجعه میکنند، به شرط این که بتوانند به چند سئوال بورسی جواب دهند، کد کاربری آنلاین دریافت میکنند. در ماههای گذشته هم، حجم سرمایه کدهای آنلاین افزایش پیدا کرده و مبالغ بسیار زیادی در اختیار آنهاست. در بسیاری از موارد به دلیل تعدد سفارشات امکان پردازش سریع وجود ندارد. در حالی که مسئولیت صد درصدی بر عهده کارگزاری است. یکی دیگر از مشکلات، نبود دسترسی کارگزاران در تناسب با مسئولیتهای آنهاست. البته ویژگی بورس این است که به خاطر محدودیت قیمت و دامنه نوسانی که وجود دارد، باعث میشود همواره در وضعیت مثبت و منفی بازار، هیجاناتی دیده شود و تا زمانی که صف خرید و صف فروش وجود داشته باشد، این هیجانات هم پابرجاست.
هدف از قوانین نهاد ناظر، بهبود شرا یط بازارسرمایه است، ولی تعدد قوانین و مقررات به گونهای بوده که آسایش و آرامش را از بورس گرفته، در این خصوص چه نظری دارید؟
در حال حاضر، وضعیت به گونه ای است که شرکتهایی که بزرگ هستند، قابلیت ماندگاری دارند. آنچه مشهود هست، این است که شرکتهایی که توانسته اند در بازار نوآوری داشته باشند، بهخصوص در زمینه معاملات آنلاین و دسترسی مشتریان به برخی قابلیت های متفاوت؛ به لحاظ رقابتی پیشگام هستند و توانستند سهم بازار بیشتری را به خود اختصاص دهند، اما آن چیزی که بازر هست، این است که گاهی اوقات رقابتهای منفی بین کارگزاران به وجود میآید که در نهایت برخی از شرکتها از دامنه رقابت خارج میشوند. مثلا در بحث اعطای تخفیف به مشتریان، موردی در خصوص ضوابط کانون کارگزاران وجود دارد و مصوب شده که میزان تخفیف مجاز هر مشتری، حداکثر ۲۵درصد است، اما گاهیاوقات این مورد در بسیاری از شرکتهای کارگزاری با درصدهای بالاتری وجود دارد و در برخی اوقات به ۵۰ تا۶۰ درصد هم رسیده است.
همچنین بر خلاف تصور، این شرکتها کارگزاریهای بزرگ و صاحب نام هستند و حتی سهامدار حقوقی هم دارند. در زمانی که یک شرکت کارگزاری بزرگ برای معامله ای که انجام میدهد، تا ۶۰ درصد به مشتری تخفیف اعطا میکند، کارگزاری که کوچکتر است و سهامداران حقیقی دارد، در این رقابت دچار مشکل خواهد شد و از رده خارج میشود. باید گفت تعداد شرکتهای کارگزاری نسبت به سایزی که بازارسرمایه دارد، زیاد است و خدمات آنها هم نسبت به شرکتهای دیگر متمایز نیست و تا حدود زیادی شبیه به هم است. البته در سالهای گذشته با به وجود آمدن صندوقهای سرمایهگذاری و با بکار گرفتن تحلیل، بسیاری از کارگزاریها توانستند خود را متمایز کنند و تحلیلگرانی را دارند که نسبت به جریاناتیکه در بازار میگذرد، آگاهتر هستند و میتوانند به موقع، مشتریان خود را تغذیه اطلاعاتی کنند. در نهایت کارگزاریها به تدریج در فضای کسب و کار، باید مزیت رقابتی به وجود بیاورند، اما آنچه که در مورد کارمزدهاست، تا حدود زیادی اشتراکهایی بین همه شرکت های کارگزاری دارد. ضمن این که بازارسرمایه هم در سالهای گذشته رشد و توسعه آنچنانی نداشته و نتوانسته در این سالها به بازارهای بین المللی دسترسی پیدا کند.
تاسیس بورس بینالملل چه تاثیری در بهبود وضعیت بازار سهام دارد؟
قطعا اگر تاسیس بورس بین الملل، امکانپذیر شود، تاثیرگذار هم خواهد بود، اما منوط به شرایطی هست که مبادلات مالی و پولی با بازارهای بینالمللی وجود داشته باشد.
اخذ مالیات بر عایدی سهام چه تاثیری بر روند شرکت های کارگزاری میگذارد؟
این اقدام میتواند روند کارگزاری را تحت الشعاع قرار دهد و بر نقدشوندگی بازار هم تاثیر منفی میگذارد. در حال حاضر شرایط بازارسرمایه بر اجرای این نوع از مالیات مناسب نیست. در ضمن بیشترین آسیب از اجرایی شدن مالیات بر عایدی متوجه شرکتهای کارگزاری خواهد شد.
برنامههای کارگزاری امین آوید در چه روندی قرار دارد؟
برنامه اصلی، گسترش سهم بازار کارگزاری امینآوید با تاکید بر مشتریان حقوقی است. در فضای کسبوکاری که داریم، سعی کردیم که بخش تحلیل این کارگزاری را تقویت کنیم. یک صندوق مختلط داشتیم که این صندوق باتوجه به عملکردی که داشته، در بازدهی یکساله، رتبه دوم را کسب کرد. البته سعی بر این هست که رتبه صندوق سرمایهگذاری شرکت را حفظ کنیم. بخشی هم مربوط به بحث تحلیل شرکت است که با توسعه آن ارتباط شرکت با مشتریان خود را حفظ و افزایش میدهیم. برای بحث پلتفرم اختصاصی هم برنامههایی داریم که در آینده اعلام خواهیم کرد.
در کارگزاری امین آوید به جز صندوق مختلط، صندوق دیگری هم وجود دارد؟
مجموعه تأمین سرمایه امین،۵ صندوق سرمایهگذاری دارد، ولی در کارگزاری امین آوید فقط همین صندوق مختلط وجود دارد.
چرا مردم تمایل کمتری به سرمایهگذاری در صندوقها دارند؟
قدمت صندوقهای سرمایهگذاری در ایران، ۱۱سال است. سال ۸۷ اولین صندوق سرمایه در سهام مجوز گرفت. بنابراین عمر زیادی از این صندوقها نمیگذرد. همچنین سقف یونیتهای بسیاری از صندوقهای با عملکرد مناسب، پر شده و جا برای صدور واحد جدید ندارند. این مسئله نشاندهنده این است که اگر به این موضوع زمان بدهند و فرهنگ سازی صورت بگیرد، این صندوقها میتوانند مورد توجه قرار بگیرند. اما باید پذیرفت نتوانستیم تنوع در مدل صندوقها داشته باشیم. همچنین صندوقهای ETF بیشتر جای کار دارند و باید گفت بیزنس ما در آینده، متمرکز بر درآمدی میشود که از محل صندوقهای سرمایهگذاری داریم.همچنین گسترش و توسعه شرکتهای کارگزاری یا هلدینگ خدمات مالی، وابستگی به صندوقهای سرمایهگذاری دارد.
وضعیت کنونی بازار را چطور ارزیابی میکنید و بیش بینی از آینده بازار چیست؟
در شرکتهای بزرگ، بازار روندی را طی میکند که نه زیاد قیمت بالایی دارد و نه قیمت آن پایین است. بنابراین بازار متعادل است، در برخی از شرکتها رشد قیمتی که به وجود آمده بود، از ابتدای سال تا مهرماه، بیشتر از ظرفیتی بود که درون شرکتها وجود داشت، ولی در بخش بیشتر بازار و عمده بخشی که شاخص را تشکیل میدهد، قیمت ها گران نیست. به نظر میرسد که بعد از طی کردن فضای کوتاه مدت و مشخص شدن فضای بودجه و رفع برخی از ابهامات بازار، دوباره فضا برای شرکتهای بزرگ، مهیا شود.
چه صنایعی در این خصوص پیشرو خواهند بود؟
صنعت پالایشگاهی به دلیل واگذاریهای احتمالی، میتواند مورد توجه قرار بگیرد. همچنین بانکها به دلیل تحول بنیادیای که داشتند، میتوانند این فضا را داشته باشند. برخی از شرکتهای تجهیزاتی هم میتوانند به جرگه شرکتهای با احتمال رشد قیمت بپیوندند.
اختلالات هسته معاملات، چه خساراتی میتواند به شرکتهای کارگزاری وارد کند؟
تعداد سرمایهگذاران افزایش یافته و میزان دسترسی کاربران آنلاین در بازار بسیار بیشتر شده است. انتظار میرود کارایی بازار از نظر عملیاتی، بهبود یابد. البته کارایی، سه حوزه از جمله کارایی اطلاعاتی، کارایی تخصیصی و کارایی عملیاتی را در بر میگیرد. در خصوص کارایی عملیاتی با مشکل عدیدهای مواجه هستیم؛ یعنی یک کاربر، حق دارد بتواند در زمانی که میخواهد وارد سهمی شود و همینطور بتواند در زمانی که اراده میکند، سهم خود را بفروشد. به عبارتی اگر فردی بخواهد فلسفه بورس را از ابتدا تعریف کند، حق ورود و خروج آزادانه به بازار به رسمیت شناخته میشود. به این ترتیب با اختلال هسته معاملات، به فلسفه اصلی بازار هم خلل وارد خواهد شد.
برای افزایش حضور مردم در بورس چه اقداماتی باید انجام داد؟
بورس در چندین سال گذشته از تمامی بازارهای موازی، بازدهی بیشتری داشت، اما بسیاری از مواقع، در این بازار، سرمایهای وارد شده و ماندگاری نداشته است. به نظر مسئله ای که باعث شده این ماندگاری وجود نداشته باشد، بالاتر بودن انحراف معیار بازدهی نسبت به بازارهای رقیب است؛ بورس در مقاطعی به لحاظ بازدهی، بسیار خوب و مورد توجه بوده و اکثرا با شنیدن فضای مثبت بورس، مردم ترغیب میشوند که سرمایههای خود را وارد بورس کنند، ولی در زمانی که سرمایهها به نقطه اوج برسند، بازار بطور تدریجی رو به اصلاح میرود. گاهی این اصلاحها به قدری دامنه دار بوده که سهامداران از بورس کوچ کردند و دیگر هیچوقت به این بازار بازنگشتند؛ چون به این بازار بیاعتماد شده اند.
چگونه میتوان این انحراف معیار بازدهی را کاهش داد؟
چند عامل میتواند این مسئله را بهبود ببخشد. وجود بازارگردانها برای سهام مختلفی که در بازار هستند بسیار مهم است. باید گفت وجود بازارگردان و بازارسازها در بورسهای بین المللی، مسئله ای بسیار رایجی است، ولی در بورس ایران این امکان را نداریم. دومین مسئله میتواند کارایی اطلاعاتی بازار باشد.همچنین باید زیرساختهای فنی برای حضور گستردهتر سرمایهگذاران مهیا شود. در زمانی هم که پول زیادی در بورس وجود دارد، عرضههای اولیه بزرگتری هم میتوانیم برای بازار داشته باشیم. بطور مثال در سال ۹۷ و اوایل سال ۹۸ که معاملات بازار در برخی مقاطع روزانه بالاتر از دو هزار میلیارد تومان میشد، زمان آن بود که شرکتهای بزرگ به بورس اضافه شوند، شرکتهایی هم که قبلا عرضه شدند، سهام شناور آزاد آنها به قدری کم است که عملا تاثیری ندارد. باید گفت زمانی بورس رونق میگیرد که مدیریت اقتصادی توسط بخش خصوصی وجود داشته باشد؛یعنی شاهد باشیم که انتقال مدیریت از دولت به بخش خصوصی توانسته فضای کسبوکار شرکتها و بازار آنها را تغییر دهد و بهره وری در آن شرکتها بهبود یابد. اگر این اقدام رخ دهد، بورس دیگر جزو جداییناپذیر از اقتصاد خواهد بود، جایگاه خود را پیدا میکند و اقتصاد از بانک محور بودن به سمت بورس محور بودن حرکت میکند. به نظر این شرایط، ایده آل است و میتواند در آینده به وجود بیاید.
به افرادی که حرفه ای نیستند، چه راهکاری را پیشنهادی میدهید که بتوانند سرمایهگذاری مطمئنی در بورس انجام دهند؟
برای کسانی که سرمایه بالایی دارند و در عین حال تازه وارد به بورس نیز هستند، باید از خدمات سبدگردانی بصورت اختصاصی استفاده کنند و بصورت تدریجی اطلاعات خود را هم افزایش دهند. هر چقدر در فضای تئوریک مطالعه داشته باشید، تا زمانی که تجربه معامله بصورت عملی نباشد و سود و ضرر را در عمل تجربه نکنید، راه به جایی نخواهید برد. چون بورس یک فضای بسیار تخصصی و پویاست و برای افرادی که سرمایه اضافهای دارند، بسیار مناسب است که بتوانند از محل سرمایه خود، به سودی بالاتر از میانگین تورم و بازدهی بازارهای دیگر برسند. در مورد افراد با سرمایه کمتر هم صندوقهای سرمایهگذاری یا فضاهایی مانند عرضههای اولیه وجود دارد.
اعمال قوانین جدید بازار پایه، چه تاثیری در روند این بازار داشته است؟
بازار پایه بسیار گسترده بوده و نمی شود همه شرکتهایی که در این بازار هستند را با یک حکم قضاوت کرد. برخی از این شرکتها، بنیادی هستند و اطلاعات و سودآوری خوبی دارند؛ بعضی دیگر اما آینده روشنی ندارند. باید گفت شرکتهایی که نتوانستند شرایط تابلوی بالاتر را احراز کنند و یا شرکتهایی که از تابلوهای با استانداردهای سختگیرانهتر اخراج شدهاند، وارد بازار پایه میشوند. به همین خاطر، قطعا بازار پایه ابهامات اطلاعاتی بیشتری دارد. فضای بورس نقد شوندگی را میطلبد و عامل نگرانی سرمایهگذاران در روزهای نخست اجرای قوانین جدید بازار پایه این بود که قوانین جدید، چه پیامدی برای نقدشوندگی دارد.
افزایش قیمت حاملهای انرژی چه تاثیری در صنایع بورسی میگذارد؟
در برخی صنایع، سهم حاملهای انرژی در بهای تمام شده قابل توجه نیست. نکته مهم برای شرکتهای بورسی آن است که در مورد قیمتگذاری محصولاتشان فشاری وارد نشود و بتوانندهم گام با افزایش هزینهها، قیمت محصولات را متناسب با تقاضا تعیین کنند.
- مژده ابراهیمی-خبرنگار
- شماره۳۳۳ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۹و۱۰
نظر شما